Archive for مِی 2014

حجت الاسلام کیست و چه کسی آیت‌الله می‌شود؟

مِی 17, 2014

علی محمدی روزنامه‌نگار

آیت‌الله حسین وحید خراسانی از مراجع تقلید قم به تازگی در ابتدای درس خارج خود گفته است «کار به جایی رسیده که بعضی ها یک جفتک می اندازند آیت الله می شوند، یک جفتک دیگر می اندازند آیت الله العظمی می شوند، حالا هم جفتک انداخته می خواهند مرجع تقلید اعلم شوند». (جرس، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳)

یک روز پس از آن هم آیت‌لله عبدالکریم موسوی اردبیلی، دیگر مرجع تقلید قم گفت «اگر بخواهیم مسائل مربوط به امور دینی مردم جای اصلی خودش را پیدا کند باید این مسائل به مردم سپرده شود و دولت و دستگاه های حکومتی دخالت خود را از تبلیغات دینی و مساجد و دیگر مراکز دینی بردارند.» (سایت کلمه، ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳)

به نظر می‌آید به کار بردن عناوین فقهی و دخالت حکومت در امور حوزوی، موجب اختلاف نظرهایی در حوزه شده است. سایت شیعه آنلاین از منابع خبری نزدیک به حوزه های علمیه پیشتر از برخی مراجع درباره عناوین فقهی پرس‌وجو کرده است که عمده آنها از نبودن معیاری خاص برای به کارگیری این عناوین سخن گفته اند. آیت ا‌لله حسین مظاهری هم در این باره اظهار نظر کرده است که «فعلا همه چیز با یکدیگر خلط شده است. دادن معیار به شما فایده‌ای ندارد بلکه ضرر دارد لذا به این گونه چیزها فکر نکنید و تفحص هم نکنید.»
رهبر سیاسی، رهبر فقهی

تیتر روزنامه کیهان در زمان انتخاب آیت الله منتظری به قائم مقام رهبری

آیت‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی، هم رهبر سیاسی بود و هم مرجع. بعد از عزل و استعفای آیت الله منتظری، بنیانگذار جمهوری اسلامی با حذف مرجعیت از شروط رهبری نظام موافق بود و آن را ضروری مقام رهبری ندانست که در بازنگری قانون اساسی، این مورد تغییر کرد.

به دلیل این که عناوین فقهی مانند دوره‌های دانشگاهی نظام‌یافته نیست و در واقع فاقد معیار عینی است و اجماعی وجود ندارد که پس از هر دوره تحصیلی در حوزه علمیه، طلبه از نظر سلسله مراتب آموزش حوزوی در چه مرتبه ای قرار دارد و با چه عنوانی باید مورد خطاب قرار گیرد. این موضوع در ۳۵ سال اخیر به خصوص بعد از درگذشت موسس جمهوری اسلامی ایران، به دلیل اهمیت جایگاه حوزوی در نظام سیاسی ایران همواره یکی از مسائل چالش‌برانگیز بوده است.

مثلا آیت‌الله خمینی در جریان کناره گیری آیت‌الله منتظری از قائم مقام رهبری، او را «حجت‌الاسلام والمسلین» خطاب کرد اما رسانه های ایران پیشتر در هنگام انتخاب او به قائم مقامی او را «آیت الله‌العظمی» خوانده بودند. یا نزدیکان اکبر هاشمی رفسنجانی او را آیت الله می خوانند در صورتی که منتقدان سیاسی اش او را حجت الاسلام خطاب می‌کنند.
نظام آموزشی حوزه علمیه

حوزه علمیه، محلی است که طلبه‌ها تحت آموزش تعالیم دینی و فقاهت شیعه قرار می‌گیرند و مراحلی برای عالم شدن در دین وجود دارد. هر طلبه‌ای برای اینکه به مرتبه برسد تا بتواند احکام بگوید و اجتهاد کند، باید دوره‌ها و دروسی را پشت سربگذارد.

تیتر روزنامه جمهوری اسلامی در جریان عزل آیت الله منتظری از قائم مقامی

بنابراین باید سه مرحله اصلی را برای تحصیل علوم حوزی طی کند که عبارتند از: دروس مقدماتی؛ سطح؛ خارج؛ و دوره فرعی؛ دروس تخصصی و دروس جنبی.

سایت روایت حدیث، در مطلبی با عنوان «حجت‌السلام کیست و آیت‌الله به چه کسی می‌گویند؟» می‌نویسد این سه دوره «یک مسیر فقه محور است که دروس اصلی آن فقه و اصول فقه است و دیگر رشته‌ها مانند فلسفه و کلام و تفسیر در حاشیه قرار دارد. بسیاری از طلاب به صورت تخصصی به دیگر رشته‌ها گرایش می‌یابند. مانند دیگر نهادهای آموزشی مانند دانشگاه‌ها پس از طی هر مرحله به طلاب مدرک پایان دوره تعلق می‌گیرد. پس از دوره مقدمات مدرک سطح یک و پس از پایان جلد نخست کفایه که به صورت مدون پس از سال نهم تحصیل طلبه است، مدرک سطح دو تعلق می‌گیرد. با ورود به درس خارج فقه و اصول طلبه با ارائه پایان‌نامه مدرک سطح سه و پس از طی درس خارج با ارائه پایان‌نامه مدرک سطح چهار دریافت می‌کند.»

بر این اساس در دوره مقدماتی، طلاب تحت تعلیم «ادبیات عرب (صرف، نحو، معانی و بیان و…) [می‌آموزند] و با دروس پایه مثل منطق و فقه [آشنا می‌شوند] که به طور معمول از کتاب‏های جامع المقدمات، سیوطی، مغنی و تلخیص‏های آن، المنطق و یا تلخیص المنطق و… استفاده می‏ شود.

در دوره سطح، طلاب یک دوره کامل فقه و اصول می‌خوانند. هدف این دوره این است که افزایش قدرت تجزیه و تحلیل متون فقهی است و طریقه استنباط از آیات و احادیث و روایت است.
حوزه نجف

آیت‌الله‌ شیخ حسین بشیر نجفی از مراجع تقلید ساکن نجف درباره مراحل تحصیل در حوزه نجف معتقد است: «طلبه‌ای که می‌خواهد به مقام استنباط و اجتهاد برسد، باید یک سیر ۳ مرحله‌ای را طی کند و به یک سری علوم و ابزار مجهز شود. مرحله اول که مقدمات است خود دارای چهار بخش است: بخش اول شامل اجرومیه ، تبصره المتعلمین و عقائد الامامیه است . بخش دوم شامل قطر هندی یا هدایه، شرائع الاسلام جلد اول، شرح نظام و میزان المنطق است. بخش سوم شامل کافیه ابن حاجب یا شرح الفیه ابن ناظم، حاشیه ملا عبدالله بر تهذیب، شرح شمسیه، شرائع الاسلام جلد۲، و مطالعه منطق مظفر است. بخش چهارم هم شامل مختصر المعانی، باب حادی عشر و شرائع الاسلام ج۳،۴ است. مرحله دوم مرحله سطح است و خود به دو بخش تقسیم می‌شود بخش اول آن شامل معالم و سپس اصول مظفر یا قوانین، مطول و شرح تجرید و بخش دوم هم شامل شرح لمعه ، کفایه جلد۱، رسائل، مکاسب، منظومه ملا هادی سبزواری و پشت سر آن کفایه جلد۲ است. و در نهایت مرحله سوم و آخر بحث خارج است که طلبه بعد از اتمام جلد دوم کفایه در خارج اصول و بعد از مکاسب در خارج فقه شرکت می‌کند.» (خبرگزاری حوزه)

«در علم اصول کتاب‏هایی نظیر معالم الأُصول یا اصول الاستنباط، اصول الفقه، رسائل، کفایة الأصول، و در علم فقه، کتاب‏هایی نظیر شرح لمعه و مکاسب تدریس می‏ شود.»

در درس خارج، طلاب آماده می‌شوند تا با به کارگیری اصول و علم فقه، در جهت اجتهاد گام بردارند. در این دوره باید بتوانند احکام بگویند و «از منابع اصیل (کتاب، سنت، عقل، اجماع)» حکم فقهی استنباط کنند. این دوره شبیه نوشتن پایان نامه در دوره دانشگاهی است. «مباحث براساس کفایة الاصول در اصول فقه و جواهر الکلام، تحریر الوسیله و عروة الوثقی در فقه طرح می‏ شود.» (سایت تبیان)

گفته می‌شود این دوره دست کم ۶ سال طول می‌کشد اما بستگی به توانایی خود طلاب دارد.

در دوره تخصصی و دروس عمومی، که اجباری نیست طلاب با رشته‌های دیگر آشنا می‌شوند و در آنها تبحر می‌یابند به عنوان مثال، در تفسیر، کلام، تبلیغ، اخلاق، اقتصاد، تاریخ، اندیشه‌ها و غیره.
عناوین فقهی

کسانی که وارد حوزه می‌شوند در هر مرحله‌ای پس از طی دورس لازم، عنوانی متناسب با آن دوره می‌گیرند. بنا به پرسش سایت «شیعه آنلاین» از برخی مراجع تقلید درباره عناوین علمی در حوزه، تقریبا همه متفق‌القولند که قانون و معیار خاصی وجود ندارد این عناوین عبارتند از: ثقه‌الاسلام، حجت‌السلام، حجت‌السلام و المسلین، آیت‌الله، و آیت‌الله العظمی.

ثقه‌الاسلام: در قدیم باب بود و امروزه در حوزه‌ها به کار نمی‌رود. «دوره مقدمات از آغاز طلبگی تا پایان کتاب شرح لمعه است که معمولا در شش سال به پایان می‌رسد. در این دوره طلاب با ادبیات عرب به طور مفصل و فقه و اصول به صورت نیمه استدلالی آشنا می‌شوند.» (سایت روایت حدیث) این کلمه به معنی مورد وثوق اسلام است.

امروزه به طلبه‌های تازه وارد و جوان گفته می‌شود اما در قدیم به کسی که درجه بالایی داشته اطلاق می‌شده است. «درجه‌ای است که به صورت لقب به علمای حدیثی مذهب شیعه داده می‌شود و از درجات رسمی در مدارس حوزوی شیعه نیست. به راویان ثقه حدیث مانند شیخ طوسی و شیخ مفید و شیخ کلینی گفته می‌شود.»

حجت‌الاسلام: در لغت به معنای دلیل اسلام است. در این عنوان اجماعی بین علما نیست. برخی می‌گویند کسی که دوره مقدمات را گذرانده باشد، و در دوره سطح است، حجت‌الاسلام نام دارد. «در این دوره طلاب سه کتاب فرائدالاصول معروف به رسائل و کفایة الاصول را که در علم اصول نگاشته شده است به همراه کتاب مکاسب» می‌خوانند. «این کتب شامل فقه و اصول استدلالی است که به صورت متن محور تدریس می‌شود. معمولا چهارسال به طول می‌انجامد.» (سایت روایت حدیث)

مراسم عمامه‌گذاری توسط آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی

«به‌گفته سید حسین نصر، سید محمدباقر شفتی احتمالاً اولین کسی است که عنوان حجت الاسلام را دریافت کرده‌» اما در طول زمان، این عنوان تغییر کاربرد پیدا کرده است. در قدیم که هنوز آیت‌الله باب نشده بود، از این عنوان برای روحانی در مرتبه بالا استفاده می‌شد.

حجت‌السلام والمسلین: این عنوان بعد از عنوان حجت‌الاسلام است. برخی می‌گویند کسی در دوره خارج فقه و اصول پیشرفته باشد می‌تواند این عنوان به او اطلاق شود. اما هنوز معیار مشخصی وجود ندارد.

«دوره‌ خارج ادامه دوره‌ سطح است و در آن فقه و اصول به صورت مفصل و استدلالی بحث می‌شود با این تفاوت که متن محور نیست و استاد کتاب خاصی را محور درس قرار نمی‌دهد و بحث آزاد است. البته سیر درس و فهرست آن معمولاَ منطبق با یکی از کتب معروف است. برای نمونه بحث اصول، غالبا مطابق با سیر کتاب کفایه است، که در سالیان اخیر عده‌ای از بزرگان در صدد تکمیل این سیر بودند مانند آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی که الاصول علی نهجه الحدیث را با ترتیب و تبویب نو نگاشت و پس از وی به آیت الله سید محمدباقر صدر نیز می‌توان اشاره کرد. سیر خارج فقه نیز غالبا بر اساس کتاب عروة الوثقی یا شرایع است. آیت الله فاضل لنکرانی تحریرالوسیله آقای خمینی را محور سیر درس خارج فقه قرار داده بود.» (سایت روایت حدیث)

آیت‌الله: در لغت به معنای نشانه خداست و به طور قطع، در مرتبه‌ای بالاتر از حجت‌الاسلام والمسلمین است. کسی که مرتبه سطح و خارج را گذرانده باشد، بتواند اجتهاد کند و از منابع فقهی استنباط و حکم صادر کند، به این عنوان دست می‌یابد. گفته می‌شود این عنوان را اول بار علامه حلی فقیه قرن هفتم هجری گرفته است. بعدها «محمدمهدی بحرالعلوم نیز از سوی برخی آیت‌الله خوانده شد و چند دهه بعد از لقب آیت‌الله برای اشاره به فقهای دیگری چون شیخ مرتضی انصاری و محمدحسن شیرازی نیز استفاده شد.»

در زمانی که حوزه علمیه توسط شیخ عبدالکریم حائری تاسیس شد تعدادی از استادان این حوزه نیز به آیت‌الله معروف شدند. آیت‌لله که مجتهد است، اگر در برخی موارد فقهی اجتهاد کند به او مجتهد متجزی، یعنی مجتهد در جز می‌گویند و اگر در همه موارد اجتهاد کند او مجتهد مطلق است. برخی می‌گویند آیت‌لله ممکن است هنوز مرجع تقلید نباشد.

آیت‌لله العظمی: این بالاترین مقام در حوزه است و پس از آیت‌الله بروجردی باب شد. «تا آن زمان مراجع تقلید را حجت‌الاسلام و حجت‌الاسلام‌والمسلمین می‌نامیدند و بر روی رساله‌های سید حسین طباطبایی بروجردی، که اولین رساله عملیه شمرده می شود، نیز از این لقب برای او استفاده شد.»

وب سایت شیعه آنلاین به نقل از منابع خود در حوزه می گوید آیت‌لله العظمی هم در اجتهاد فقهی، مطلق است و هم مقلدان بیشماری دارد.

«به مراجع تقلید آیت الله العظمی گفته می‌شود. مرجع تقلید مجتهد اعلم جامع الشرایط است. هر مجتهدی به مقام مرجعیت نمی‌رسد. برخی از این عنوان و مقام فرار می‌کنند مانند مرحوم سید محمد فشارکی و برخی به احترام استاد خود ردای مرجعیت بر تن نمی‌کنند، مانند شیخ محمدعلی کاظمی نویسنده فوائد الاصول که تقریر نویس درس میرزای نائینی است و برخی خود قائل به مرجعیت دیگری هستند. واژه‌هایی دیگر نیز برای تجلیل از مقام علمی روحانیون استفاده می‌شود مانند علامه که بیشتر ناظر به جامعیت و ذوالفنون بودن است مانند علامه شعرانی و علامه طباطبائی.»

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2014/05/140517_iran_islamic_school_howzeh_talabeh_ayatollah.shtml

ورزش زنان بعد از انقلاب: حضور زنان ورزشکار ایرانی در میدان های ورزشی جهانی

مِی 13, 2014

پروانه حسینی خبرنگار

الهه احمدی در رشته تیراندازی بهترین عنوان ورزشکاران زن ایران در تاریخ المپیک را به دست آورد

ورزش زنان ایران در دهه چهل شمسی شروع به رشد کرد و در دهه پنجاه در حال گسترش بود که انقلاب رخ داد. مرور مهم ترین رویداد های ورزشی که زنان ایران قبل و بعد از انقلاب در آنها شرکت داشته اند می تواند نشانگر روند حرکت ورزش زنان و پیشرفت ها و موانع موجود در این مسیر باشد.
قبل از انقلاب

هم پیش و هم پس از انقلاب در بسیاری از تصویرهای ارائه شده زن نماد کشور است. به همین دلیل چگونگی انعکاس تصویر زن ایرانی در سطح جهان برای سیاستگذاران اهمیت ویژه ای دارد. پیش از انقلاب تصویر مطلوب، زنی بود که نشانه های مدرن و یا غربی بودن را داشته باشد. به همین دلیل اگرچه حضور زن در میدان های ورزشی برای همه اقشار جامعه به راحتی پذیرفته نمی شد، سیاست کلی کشور مشوق این حضور بود.

تصویر فوتبالیست ها، شناگران، ژیمناست ها، و ورزشکاران زن دیگر روی جلد مجله های زنان و ورزشی نشان می دهد که یکی از الگوهای زن موفق، زن ورزشکار بود. ورزش نشان قدرت و پیشرفت بود و زن قهرمان عامل سربلندی کشور. در تصویر روی جلد مجله زن روز از وسایل ورزشی –دستکش بوکس و تور بسکتبال- به عنوان استعاره ای بر تلاش و نبرد زن در رقابت در مسابقه دختر شایسته ایران استفاده شده.

هما حسینی در المپیک پکن پرچم‌دار کاروان ایران بود

بعد از انقلاب زن همچنان نماد کشور محسوب می شد ولی این بار این نماد نشانه های اسلامی را با خود حمل می کرد.

پوسترهای سال های اول انقلاب و دوره جنگ بر حجاب و تواضع و مقاومت زن ایرانی و نقش مادری او در رشد و حمایت از رزمندگان دوران جنگ تاکید داشت. زن با حجاب سمبل کشور بود.

اولین حضور زنان ورزشکار ایرانی در مسابقه های جهانی به بازی های آسیایی ۱۹۵۸ ژاپن برمی گردد. در این دوره از مسابقه های آسیایی چهار زن از ایران در رشته های دو و میدانی و تنیس روی میز شرکت کردند.

المپیک ۱۹۶۴ توکیو اولین المپیکی بود که زنان ایرانی در آن حاضر بودند. در این رقابت ها نمایندگان زنان ایران در رشته های پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، دو صد متر، پرش طول، و ژیمناستیک حضور داشتند.

در سال ۱۹۶۶ زنان ایران برای اولین بار توانستند در مسابقه های جهانی صاحب مدال شوند. در این سال تیم والیبال زنان به بازیهای آسیایی بانکوک راه پیدا کرد و برنده مدال برنز شد. در همین سال والیبال مردان هم به همین مقام رسید. به این ترتیب مردان و زنان والیبالیست ایرانی در کنار هم روی سکوی سوم بازی های آسیایی ایستادند.

مدال زنان ورزشکار ایرانی در در سال ۱۹۷۴ تبدیل به طلا شد. تیم ملی زنان شمشیربازی ایران در بازیهای آسیایی تهران به مقام قهرمانی رسید. در این دوره از بازی ها شمشیر بازی زنان ایران برنده ۲ طلا (فلوره تیمی و اپه تیمی) ، یک نقره (مهوش شفائی) و یک برنز (گیتی محبان) شدند.
بعد از انقلاب

تا سال ها بعد از انقلاب به ورزش زنان توجه نمی شد. در الگو های مذهبی که بعد از انقلاب و در دوران جنگ برای زنان ارائه داده می شد ورزش جایی نداشت. چند سالی بعد از پایان جنگ به ابتکار فائزه هاشمی رفسنجانی دختر آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ( رئیس جمهوری وقت) بازیهای بانوان کشورهای اسلامی پایه گذاری شد و به تصویب هیئت اجرایی کمیته ملی المپیک رسید.

اولین دوره بازیهای بانوان کشورهای اسلامی که ابتدا فقط زنان مسلمان کشورهای اسلامی حق شرکت در آن را داشتند در سال ۱۹۹۳درتهران برگزار شد.

از سال ۲۰۰۱ میلادی که این مسابقه ها در دو شهرتهران و رشت برگزار شد زنان مسلمان کشورهای اسلامی و همچنین کشورهای غیر اسلامی حق شرکت در آن را داشتند. در سال ۲۰۰۵ نام این بازی‌ها به بازی‌های اسلامی زنان تغییر کرد تا دربرگیرنده شرکت کنندگان از کشورهای اسلامی و کشورهای غیر اسلامی باشد.

وقتی که ورزش زنان بعد از جنگ در دهه هشتاد شمسی مطرح می شود، جمهوری اسلامی تصمیم می گیرد مشارکت زنان را در آینه کاروان های اعزامی ورزشی به نشانه حضور زنان در عرصه های اجتماعی وافتخار و اقتدار کشور به تصویر بکشد. اما سوال این است که آیا این آینه تصویر صافی از وضعیت ورزش زنان درون کشور منعکس می کند یا آینه ای خمیده است؟

در اولین حضور زن ایرانی در المپیک بعد از انقلاب در سال ۱۹۹۶ آتلانتا یک زن برای پرچمداری کاروان ورزشکاران اعزامی ایران انتخاب می شود. این زن لیدا فریمان، اولین زن شرکت کننده در المپیک بعد از انقلاب است. فریمان در تیراندازی رشته تفنگ ۱۰ متر بادی حضور داشت و توانست رنکینگ ۴۷ را به دست بیاورد.

در المپیک ۲۰۰۸ پکن هم پرچمدار کاروان ایران یک ورزشکار زن، هما حسینی، بود. در این دوره از مسابقات هما حسینی در قایقرانی ، نجمه آبتین در تیروکمان، و سارا خوش جمال فکری در تکواندو شرکت داشتند. پرچمداری زنان المپیکی ایران اگرچه با هدف سیاسی و برای نشان دادن زن با حجاب و با قدرت ایرانی به علامت مشارکت زن مسلمان و اقتدار ملی انتخاب شد، از درون خود نظام دور از انتقاد نماند.

مخالفینی از درون کشور به پرچمداری زن و حتی به مشارکت زن ایرانی در مسابقه های خارج از کشور اعتراض کردند و اعتراض آنها بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشت.

پس از المپیک ۲۰۰۸ پکن حجت الاسلام علم الهدی امام جمعه مشهد در خطبه های نماز جمعه گفت: «این موضوع جنگ با ارزش ها و آماده سازی مردم برای فرج امام زمان است، آیا می فهمید چه می کنید؟ … این که زن را جلودار می کنید، غیر از سرپیچی از فرمایشات معصومان است؟ با این که جمعه اول ماه شعبان زمانی برای احیای ارزش های دینی است، در این روز در عرصه بین المللی حرکتی تند و ضد ارزشی انجام می شود».

به این ترتیب تصویری که از زن پرچمدار ایرانی در جهان ارائه می شد مناسبتی با وضعیت زنان و ورزش زنان در درون کشور نداشت. هر دو پرچمدار کاروان های ایران بعد از برگشت به ایران شرایط را برای ادامه ورزش سخت دیدند.

تیم ملی فوتسال زنان ایران برای اولین بار پس از باخت مقابل ژاپن در مسابقات فوتسال قهرمانی آسیا نایب قهرمان آسیا شد

لیدا فریمان بعد از سال ها تلاش برای پیشرفت رشته تیراندازی با آزردگی تیراندازی را ترک کرد. او در مصاحبه اش با روزنامه شرق گلایه می کند که با وجود این که در شرایط سخت و امکانات کم در مسابقه ها تیراندازی کرده اما مسوولان وقت برایشان مهم نبود که او پیشرفت کند.

پرچمدار تیرانداز ایران می گوید: «حضور من بیشتر از نتیجه ای که قرار بود به دست بیاورم اهمیت داشت… شاید هدف از حضور من، آن هم در رژه و پرچمداری در المپیک این بود که ثابت کنیم زن مسلمان می تواند در یکی از مهم ترین رویداد های ورزشی شرکت کند، آن هم با حجاب». قابل تامل است که در حالی که از او تقدیری نشده و در همان یک باری که به مراسمی در شورای شهر تبریز دعوت شده، به او قابلمه هدیه داده اند.

هما حسینی هم پنج سال بعد از پرچمدار ی کاروان ایران در بازی‌های المپیک چین از صحنه‌ها محو شد. او در مصاحبه با خبرنگار مهر گفت: سال ۸۸ تیم ملی قایقرانی اصلا شرایط خوبی نداشت و مربی‌ای هم در آن مقطع نبود که به درد پاروزنان حاضر در اردو بخورد. همان موقع به دنیامالی، رئیس وقت فدراسیون گفتیم که اگر قرار است روال به این صورت بماند از تیم ملی خواهیم رفت و او هم در پاسخ به ما گفت، بروید!»

با وجود این دلخوری ها و انتقاداتش بر نحوه تقسیم بودجه و نرسیدن به شهرستان ها، لیدا فریمان به آینده تیراندازی بانوان امیدوار است و معتقد است بروز استعدادها و رخدادهای جدید می تواند تقویت کننده این بخش باشد. او مراحل سخت گذشته را قدمی در پیشرفت تیراندازی بانوان می داند و از موفقیت ورزشکارانی مثل الهه احمدی (تیرانداز المپیک ۲۰۱۲) خشنود است و امیدوار است او و احمدی برای دیگران انگیزه ایجاد کنند و مسوولان از این ورزش رو به پیشرفت پشتیبانی کنند.

یکی از موفقیت های ورزش زنان ایران در سال ۲۰۱۰ به دست آمد. در بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ گوانگجو خدیجه آزادپور توانست اولین طلای انفرادی زنان ایران در تاریخ بازیهای آسیایی را درووشوو کسب کند. در این دوره از مسابقات ایران با قهرمانی خدیجه آزاد پور، نایب قهرمانی تیم تیراندازی دختران، مدال برنز تیم روئینگ و مدال های دختران تکواندوکار به رده چهارم جدول رده بندی مدال های در بازی های آسیایی ۲۰۱۰ رسید.

این بار هم حضور زنان ایرانی در میدان های ورزشی خارج از کشور انتقاد مخالفین درون کشوری را به دنبال داشت. حجت‌الاسلام سیدمحمد غروی، عضو شورای مرکزی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، با انتقاد از صدا و سیما به خاطر پوشش و پخش تصاویر مربوط به ورزش بانوان در رقابت های گوانگجو گفت: «از مسئولان می ‌خواهم که در مورد حضور بانوان در مسابقات جهانی تجدیدنظر کنند»

بعد از بازگشت به ایران ورزشکاران زن مورد بی مهری مسئولین قرار گرفتند و پاداش آپارتمانی که از قبل از مسابقات به برندگان مدال طلا وعده داده شده بود از خدیجه آزادپور دریغ شد. به قهرمان ووشوی آسیا گفتند تنها در صورتی که متاهل شوید این پاداش به شما تعلق خواهد گرفت. بعد از جنجالی شدن اعتراض خدیجه آزادپور در رسانه ها مسوولان با اهدای ۲۰ خانه به ۲۰ قهرمان از ادامه ماجرا پیشگیری کردند

یکی دیگر از پیروزی های چشمگیر زنان ورزشکار ایران در المپیک ۲۰۱۲ حاصل شد. در المپیک لندن الهه احمدی در تیراندازی به مرحله فینال راه یافت و به مصاف هفت تیراندازان از کشورهای چین، آمریکا، چک، لهستان و روسیه رفت و در پایان در رده‌ی ششم ایستاد این بهترین عنوان تاریخ ورزش زنان ایران در بازیهای المپیک است.

این پیروزی الهه احمدی و راه یابی او به مرحله فینال تیراندازی المپیک ورزشکاران زن ایرانی را امیدوار کرد که رسیدن به مدال المپیک می تواند امکان پذیر باشد.

پیروزی دیگر ورزشکاران زن ایران در مسابقه های فوتسال آسیا ۲۰۱۳ رقم خورد. در این مسابقه ها تیم ایران به فینال راه پیدا کرد و در بازی با تیم ژاپن با اختلاف یک گل به مقام نایب قهرمانی فوتسال زنان در آسیا رسید. گرچه این پیروزی با ارزش و شیرین بود ولی از تیم فوتسال زنان در جشن تجلیل و بازی نمادین که در ورزشگاه آزادی برگزار می شد تقدیر نشد.

این تیم به مراسم جشن دعوت شده بود و نادیده گرفتنشان در مراسم بی احترامی بزرگی محسوب میشد. فهیمه زارعی زننده تک گل فوتسال زنان ایران به تایلند که در شهرستان بشاگرد زندگی می کرد به دلیل نداشتن هزینه سفر به تهران قصد شرکت در مراسم را نداشت ولی با اصرار لیلا اقبالی کاپیتان تیم راضی به سفر شد.

درمراسم که پخش مستقیم می شد به تیم‌های ساحلی، نوجوانان، فوتسال و فوتبال مردان پاداش اهدا شد اما تیم فوتسال زنان، نایب قهرمان آسیا، پشت جایگاه شیشه‌ای ورزشگاه آزادی ماندند، مورد بی توجهی قرار گرفتند، و آزرده خاطر مراسم را ترک کردند.
حضور در استادیوم های ورزشی

بعد از انقلاب حضور تماشاگران زن در ورزشگاه ها ممنوع شد. از دهه هشتاد به بعد زنان به شکل های مختلف و با راه اندازی کمپین و حضور در پشت درهای ورزشگاه خواستار حق ورود به استودیوم های شدند.

از جمله گروه هایی که برای ورود به استادیوم فعالیت کردند می توان از «روسری سفیدها» نام برد که در بازی‌های مقدماتی جام جهانی در سال ۲۰۰۶ جلوی درهای استادیوم تحصن می کردند. در همین زمینه در سال ۲۰۰۷ جعفر پناهی فیلم :آفساید» را ساخت که موضوع آن علاقه چند دختر ایرانی به تماشای بازی فوتبال در استادیوم و گرفتار شدن آنها است.

آفساید فیلم جعفر پناهی که درباره علاقه دختران برای ورود به ورزشگاها و تماشای فوتبال است

مخالفین با ورود زنان به استادیوم ها مناسب نبودن فضای اخلاقی و امنیتی استادیوم را دلیل ممنوعیت حضور تماشاگران زن اعلام می کنند ولی این دلیل از طرف زنان پذیرفته نمی شود و آنها خواستار حق ورود به استادیوم هستند.

حتی هنگامی که در مسابقه های بین المللی که به تماشاگران زن تیم مهمان اجازه ورود به استادیوم داده می شود تماشاگران زن ایرانی نمی توانند وارد استادیوم شوند. تلاش‌هایی در رابطه با رفع این ممنوعیت صورت گرفته است ولی تاکنون غیر از چند مورد پراکنده نتیجه ای نداشته است.

چند روز بعد از جشن های خیابانی پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۹۲ قرار شد جشن پیروزی برای راهیابی به جام جهانی برزیل در استادیوم آزادی برگزارشوذ. با اعلام ممنوعیت ورود زنان، جشن با اعتراض زنان و تعدادی از مردان روبرو شد که منجر به سردی استقبال از جشن شد. اما با روی کار آمدن دولت جدید همچنان انتظار می رود که شرایط برای حضور زنان در ورزشگاه‌ها فراهم شود.

زنان ایرانی هر زمان که به آنها فرصت مشارکت داده شده موجب پیروزی و سربلندی کشور شده اند. تصویر زنان ورزشکار ایرانی در میدان های ورزشی جهانی زمانی می تواند به درستی انعکاس دهنده مشارکت زنان در امور اجتماعی و اقتدار و افتخار ملی باشد که درون کشور به وضعیت ورزش زنان رسیدگی شود و حق حضور و پیشرفت در صحنه های ورزشی از آنها دریغ نشود. آن زمان آینه ای که تصویر زن ایرانی را انعکاس می دهد دیگر خمیده نخواهد بود.

http://www.bbc.co.uk/persian/sport/2014/05/140409_l56_women_sport_iran_parvaneh_hossini.shtml